سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک دل غمگین -


درباره نویسنده
یک دل غمگین -
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
تابستان 1386
پاییز 1385


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
یک دل غمگین -

آمار بازدید
بازدید کل :66774
بازدید امروز : 30
 RSS 

به هر طرف که نگاه میکنی خیل عظیمی از جمعیت را مشاهده می کنی که به سمت مسجد حرکت می کنند.پیرمرد عصا به دست ،پیر زن قد خمیده، جوانان دختر وپسر،نوجوانان ،همه در حرکتند،حتی کوچولو ها هم طاقت ماندن در خانه را ندارند .انگار چیزی  در دلهای مردم قم نفوذ کرده که همه اینجور بی تابی می کنند ...
دیشب وقتی  خواستم برای لنکرانی بنویسم هرچه تلاش میکردم بیشتر گیج می شدم توان نوشتن نداشتم.حتی صبح قبل از تشییع هم تمام توانم را بکار گرفتم تا که چیزی بنویسم .امّا ....
امّا حالا که از تشییع جنازه برگشتم دوست دارم فقط بنویسم .
هرچند که نوشتن از مردمی که اینقدر قدر شناس هستند خیلی دشوار هست .مسجد امام حسن عسکری (ع) -میدان مطهری- خیابان اراک-پل حجتیه-میدان شهداء-خیابان ارم و بالاخره حرم مطهر کریمه اهل بیت فاطمه معصومه(س).
 امروز تمام این مسیر حرف از قدر شناسی داشتند هرکجای این مسیر را که نگاه میکردی بوی یکرنگی وهمدلی داشت .تمام قلبها به هم نزدیک شده بودند .وقتی پسرش چند دقیقه ای صحبت کرد تمام جمعیت به گریه افتادند بخصوص که از پدرشان گفتند :که دائما نصحیت
 می کردند:فاطمیه را احیاء کنید . اینجا بود که دلیل افتخار تشییع در  روز شهادت حضرت فاطمه زهراء را می فهمی .
امّا سخن آخر:
کور شود آن چشمی که نمیخواهد عظمت و ارزش علماء و حافظان دین را ببیند.کر شود آن گوشی که نمیخواهد ندای حق طلبی بزرگان دین را بشنود
لابد می پرسی چرا سخن آخر اینجور ی؟
پس یکی از کامنت های اینجا رو حتما بخونید

 



نویسنده : مجتبی شفیعی » ساعت 12:19 صبح روز یکشنبه 86 تیر 3